غزل 113 حافظ با مصرع «بنفشه دوش به گل گفت و خوش نشانی داد» آغاز میشود. در این غزل تعابیری وجود دارد که حافظ شعر را با مناظره بنفشه و گل و فخرفروشی بنفشه بر
«بار الها، هر که زمام امور امت من را به دوش بگیرد و بر آنها سختی کند با وی سختی کن، وهر که زمام امور امت من را برعهده گیرد به آنها نرمی کند با وی نرمی کن». [صحیح] - [مسلم روایت کرده] - [صحیح مسلم - 1828]
غزل 210 حافظ با مصرع «دوش در حلقه ما قصه گیسوی تو بود» شروع میشود. این غزل زمانی سروده شده که شاه شیخ ابواسحاق از شیراز متواری و در اصفهان به سر میبرد و حافظ دوست و حامی خود را از دست داده است.
معنی "دوش" در این اشعار چیست؟ ۱) دوش در مستی رویای پریشان چو مرا دید می خفت و دل اما به نهان می کاوید... ۲) دوش چه خورده ای دلا راست بگو نهان مکن...
اثرپذیری شاعران از دو فرهنگ زرتشتی و اسلامی در بسیاری از موارد موجب شده است که واژگان یکسان، طیّ قرن ها، سایهروشنهای معنایی پیدا کنند. یکی از واژگانی که دستخوش تغییر گردیده، واژه «دوش» است.
آن کلمات است که جناب مولوی را به حضور آورده. اینکه میگوید: دوش چگونه با آن انس ربّانی بهسر بردهای که اکنون که با تو روبهرو میشوم از یک طرف متوجه آن انوار هستم و از طرف دیگر خودت حجاب ...
دلش را به دست آور و برای دوستت هدیه ای بخر. بدان که برنده: می داند که گاهی اوقات پیروزی به بهای بسیار گرانی بدست می آید اما بازنده: بسیار مشتاق برنده شدن است.
غزل دهم حافظ با مصرع «دوش از مسجد سوی میخانه آمد پیر ما» آغاز میشود. در این غزل تعابیری وجود دارد که حافظ مستقيماً به داستان شيخ صنعان نظر داشته و «پير ما»
بنفشه دوش به گل گفت و خوش نشانی داد که تاب من به جهان طره فلانی داد. دلم خزانه اسرار بود و دست قضا درش ببست و کلیدش به دلستانی داد. شکسته وار به درگاهت آمدم که طبیب به مومیایی لطف توام نشانی داد
در این مطلب به غزل 10 حافظ با مطلع دوش از مسجد سوی میخانه آمد پیر ما پرداختیم و ضمن ارائه نسخه صحیح این شعر به شرح و تفسیر و فایل صوتی آن پرداخته ایم.