به گفتۀ سعدی امیران و شاهانی که بر مردم استبداد روا می دارند و دل آنان را می آزارند، در حقیقت ریشۀ پادشاهی خود را برمی کنند. ... او سلطان بیدادگر را خشم خداوند میخواند که بر قومی فرود آمده است.
روا داری که من بلبل چو بوتیمار بنشینم هوش مصنوعی: تو مثل گل هستی و خندههای لبت با زیباییات تناسبی ندارد. آیا درست است که من مثل بلبل غمگین بنشینم و فقط نظارهگر باشم؟
مردمان را عیب نهانی پیدا مکن که مر ایشان را رسوا کنی و خود را بی اعتماد هر که علم خواند و عمل نکند بدان ماند که گاو راند و تخم نیفشاند. —
دلش ببخشد و بر جانت آفرین خواند هر مخلوقی که چشمش بر آن صورت زیبا افتاد، دلش را بر او بخشید، و به تحسین اینهمه زیبایی پرداخت.
معنی: گاهی بلبل آواز می خواند و از آواز آن گل می شکفت. در این هنگام به یاد تو افتادم و همه آن زیبایی ها را فراموش کردم.
تظلم برآورد و فریاد خواند. که شفقت بر افتاد و رحمت نماند. نماند از جوانان کسی دستگیر. که بستاندم داد از این مرد پیر؟ که شرمش نیاید ز پیری همی. زدن دست در ستر نامحرمی. همی کرد فریاد و دامن به چنگ
شماره 40: هر که علم خواند و عمل نکرد ، بدان ماند که گاو راند و تخم نیفشاند . شماره 41: از تن بی دل طاعت نیاید و پوست بی مغز بضاعت را نشاید . شماره 42: نه هر که در مجادله چست، در معامله درست .
درحق شما ستم روا شده و به محبت های شما بی لطفی و بی مهری گردیده است. به زودی خداوند شما را به پاس تحمل این رنج ها، به مقام بلندی می رساند و ثروتی به دست می آوری که همه را مبهوت خود خواهید ساخت.
کسی بیامد که «شیخ، تو را میخواند»؛ برفتم. چون پیش شیخ رسیدم، شیخ پرسید که چه کار میکردی؟ گفتم: «درویشی حکایتی چند خواست، از آنِ شیخ، مینوشتم.»
خواننده به خاطر خدا میخواند، اما فرد به او یادآوری میکند که اگر به این شکل ادامه دهد، به دین و معنویت آسیب میزند و رونق مسلمانی را خواهد برد.